چگونه بفهمم به اختلال خوردن مبتلا هستم؟!
در جهان هر ۶۲ دقیقه یک بار، یک نفر به علت اختلالات خوردن میمیرد.
اختلال خوردن وضعیتی است که شما را دچار عادتهای غذایی ناسالم میکنید. ۳۰ میلیون نفر از آمریکاییها با هر جنسیت و سنی دچار یکی از انواع اختلالات خوردن هستند. این اختلالات بیشتر در بین دختران جوان شایع است.

انواع این اختلالات شامل، آنورکسیا (بیاشتهایی عصبی) است که آنها اغلب با وجود کمبود وزن با روشهای مختلف سعی در لاغری دارند، بولیمیا (پرخوری عصبی) اختلالی ست که فرد زیاد غذا میخورد و بعد برای جبران کالری مصرفی رفتارهای «پاکسازی» انجام میدهد مثل استفراغ، اختلال زیاده روی در خوردن که افراد به طور وحشتناکی غذا میخورند و دچار اضافه وزن میشوند، در اختلال هرزه خواری فرد تمایل دارد مواد غیر غذایی بخورد مثل خاک یا گچ و سندرم غذا خوردن شبانه و سایر اختلالات خوردن که در ادامه با جزئیات توضیح داده شده.
هر یک از این موارد صدمات شدیدی به بدن وارد میکند حتی ممکن است باعث مرگ شوند پس داشتن اطلاعات کافی به شما کمک میکند تا آنها را بهتر در خودتان یا عزیزانتان تشخیص دهید و برای درمان اقدام کنید. به شما اطمینان میدهیم که بعد از خواندن این مطلب تا حدی به امر تشخیص رسیدهاید.
علل ایجاد اختلالات خوردن و تغذیه چه مواردی هستند؟

محققین بر این باورند که اختلالات خوردن ممکن است علل متنوعی به شرح زیر داشته باشند.
ژنتیک:
طبق تحقیقات بر روی دوقلوهایی که در زمان تولد از یکدیگر جدا شده و توسط خانوادههای متفاوتی به فرزندی گرفته شدند، مدارک حاصل نشان از ارثی بودن این اختلال دادند. این نوع از تحقیقات نشان میدهند به طور متوسط اگر یکی از دوقلوها اختلال خوردن داشته باشد احتمال اینکه آن یکی هم مبتلا شود ۵۰٪ است.
ویژگیهای شخصیتی:
اختلال روانی، کمالگرایی و تکانشگری سه ویژگی شخصیتی هستند که اغلب با احتمال ابتلا به یکی از اختلالات خوردن مرتبط میباشند
تمایلات شخصی و فرهنگی:
عوامل دیگر شامل زیادی فشار آوردن به خود برای لاغر بودن، تمایلات فرهنگی نسبت به لاغری و فعالیت در فضای مجازی هستند. درحقیقت، اختلالات خوردن و تغذیه خیلی شدید اکثراً در فرهنگهایی که هنوز با ایدههای لاغری غربی آشنایی ندارند، کم میباشند.
تفاوتهای بیولوژیکی و ساختار مغز:
به تازگی محققین اظهار میکند تفاوتهای بیولوژیکی و ساختار مغز میتوانند در ابتلا به این اختلال نقشی ایفا کنند. میزان انتقالدهندههای سروتونین و دوپامین هم میتوانند اثر بگذارند. اگرچه این زمنیه نیازمند تحقیقات بیشتری است.
انواع اختلالات خوردن:

۱.بیاشتهایی عصبی (آنورکسیا یا فقدان اشتها)
آنورکسیا احتمالاً آشناترین اختلال خوردن است. به طورکلی در نوجوانی یا اوایل جوانی بروز میکنید و زنان را بیش از مردان هدف قرار میدهد. اشخاص مبتلا به بیاشتهاییعصبی (آنورکسیا) اغلب فکر میکند اضافه وزن دارند، حتی اگر به طرز خطرناکی کمبود وزن داشته باشند.
آنها مدام وزنشان را اندازه میگیرند، از خوردن غذاهای خاصی اجتناب کرده و شدیداً مصرف کالری را محدود میکند.
نشانههای رایج بیاشتهاییعصبی:
- نسبت به دوستان هم قد و هم سنشان، به طور قابل ملاحظهای کمبود وزن دارند
- از الگوهای غذایی بسیار سخت گیرانه پیروی میکند
- ترس شدید از بالارفتن وزن یا رفتارهای مصرانه برای اجتناب از آن، با وجود داشتن کمبود وزن
- تلاش سرسختانه برای لاغری و بیزاری از داشتن وزن متعادل و سالم
- عزت نفسشان شدیداً تحت تاثیر شکل بدن و وزن است
- داشتن تصویر بدن تحریف شده و انکار اینکه به طور خطرناکی کمبود وزن دارند
همچنین ممکن است آنها دچار اختلال شخصیت وسواسی جبری هم باشند. برای مثال، خیلی از آنها مدام به غذا فکر کرده و به طرز وسواس گونهای دستور پخت غذا جمع میکند. احتمالاً خوردن غذا در مکانهای عمومی برای آنها سخت است و تمایل زیادی برای کنترل محیط خود نشان میدهند.
آنورکسیا میتواند به بدن آسیب شدیدی وارد کند. به تدریج، این افراد لاغر شدن استخوانها، نازایی، شکننده شدن موها و ناخنها را تجربه خواهند کرد. در موارد شدید، این اختلال بر قلب، مغز یا اندامهای دیگری اثر میگذارد و منجر به مرگ میشود.
۲. پرخوری عصبی (بولیمیا)
بولیمیا نوع دیگری از اختلالات خوردن است که در آن فرد در یک وعده غذایی مقدار زیادی غذا میخورد و سپس به خاطر ترس از مصرف بالای کالری پاکسازی کرده یعنی استفراغ یا از انواع میلنها و مدرها استفاده میکند یا ورزشهای سنگین انجام میدهند تا زیاد از حد خوردنشان را به نوعی جبران کنند.
برعکس مبتلایان به آنورکسیا، این افراد دارای وزن طبیعی هستند اما درست مثل اختلال آنورکسیا ترس شدیدی از پیدا کردن اضافه وزن دارند. آنها خودشان را اشخاص چاقی میدانند که میخواهند لاغر شوند و چون معمولا از خودشان شرمسار و بیزارند، در پنهان کردن رفتارهای پرخوری بسیار ماهراند.
در هر بار پرخوری حس میکند نمیتوانند از خوردن دست بکشند و مقدار غذایشان را کنترل کنند. بعد از اعمال پاکسازی و خالی شدن معدهشان، از تنش و احساسات منفی رها میشوند.
بولیمیا میتواند با هر نوع غذایی رخ دهند اما اکثراً با غذاهایی است که فرد در حالت عادی از خوردن آنها اجتناب میکنید است. این اختلال هم، در سن نوجوانی و اوایل جوانی ظاهر میشود و در بین زنان نسبت به مردان رایجتر است.
نشانههای رایج پرخوری عصبی:
- در هر وعده غذایی مقدار زیادی غذا میخورند و بر آن کنترل ندارند
- رفتارهای پاکسازی مکرر و نامناسب برای جلوگیری از افزایش وزن
- عزتنفسشان به شدت وابسته به وزن و شکل بدنشان است
- ترس از بالارفتن وزنشان در حالی که وزن طبیعی دارند
عوارض جانبی این اختلال شامل التهاب حلق، تورم غدد بزاقی، صدمه دیدن مینای دندانها، پوسیدگی دندانها، رفلکس اسیدمعده، التهاب دستگاه گوارش، کم شدن شدید آب بدن (دهیدراسیون) و اختلالات هورمونی هستند.
در موارد شدیدتر، بولیمیا میتواند باعث عدم تعادل الکترولیتهای پتاسیم، سدیم و کلسیم شود که منجر به سکته مغزی و قلبی میشود.
3. اختلال خوردن(binge)
یکی از شایعترین اختلالات خوردن خصوصاً در آمریکاست.(Binge) اختلال خوردن، یا زیاده روی در خوردن، برخلاف دو اختلال بالا این مورد در مردان شایعتر از زنان است. میانگین سن مبتلایان ۲۵ سالگی و بیشتر در افراد زیر ۶۰ سال رایج است.
Binge نشانههای رایج اختلال خوردن
- با وجود گرسنه نبودن، در مدتی کوتاه و در خفا مقدار زیادی غذا میخورند تا وقتی که به طور دردناکی سیر شوند
- قادر نیستند مقدار غذای مصرفی خود را کنترل کنند
- زمانی که به پرخوریهایشان فکر میکند احساس افسردگی و اضطراب مثل شرمساری، بیزاری و حس گناه دارند
- رفتارهای پاکسازی مثل رژیمهای کم کالری، استفراغ، ورزش شدید، مصرف ملینها و مدرها برای جبران کالریهای مصرفی انجام نمیدهند
- اغلب تنها غذا میخورند، چون از مقدار غذایشان شرمسار هستند
- مبتلایان به این اختلال اغلب دچار اضافه وزن و چاقی هستند که احتمال سکتهی قلبی و مغزی و دیابت نوع ۲ را بالا میبرد
4. اختلال هرزه خواری(Pica)
این اختلال شامل خوردن چیزهایی میشود که غذا به حساب نمیآیند. آنها چیزهایی مثل یخ، گِل، خاک، گچ، صابون، کاغذ، مو، لباس، پارچه پشمی، شن یا سنگریزه، شویندههای لباس و نشاسته ذرت میخورند.
اختلال تغذیه پیکا یا هرزهخواری ممکن است به همان اندازه که در کودکان و نوجوانان وجود دارد در بزرگسال هم رخ دهد. اکثراً در کودکان، زنان حامله و افرادی که معلولیتهای خفیف ذهنی دارند دیده میشود.
این افراد به شدت در خطر مسمومیت، عفونت، زخمهای دستگاه گوارش و کمبود مواد مغذی هستند. بسته به این که چه مادهای میخورند، اختلال پیکا میتواند کشنده باشد.
برای تشخص این اختلال لازم است که خوردن چیزهای غیر غذایی به عنوان سنتی فرهنگی یا دینی تلقی نشوند ( مثلاً برخی فرهنگها خوردن گِل را به عنوان دارو سفارش میکند). همچنین کودکان زیر دو سالی که هر چیزی را دهنشان میگذارند صرفاً برای حس کنجکاوی آنهاست نه داشتن اختلال پیکا. اختلال خوردن هرزهخواری میتواند با اختلال مو کنی و اختلال کندن پوست رخ دهد.
۵.اختلال خوردن نشخوارکردن
وضعیتی که در آن فرد بعد از بلع کامل غذا آن را برمیگرداند، دوباره میجود، و سپس آن را قورت میدهد یا از دهانش خارج میکنید.این اتفاق اغلب در ۳۰ دقیقه بعد از خوردن وعده غذایی میافتد؛این کار برعکس رفلکس معده، کاملاً داوطبانه و عمدی میباشد. این اختلال ممکن است در تمام ردههای سنی از نوزادی تا بزرگسالی ایجاد شود. در بین نوزادان ۳ تا۱۲ ماه خودبهخود از بین میرود اگر همچنان ادامه پیداکرد و نوزاد وزن زیادی کم کرد به متخصصین مراجعه کنید. اغلب مبتلایان بزرگسال برای درمان به تراپی نیاز دارند.
نشانههای رایج اختلال تغذیه نشخوارکردن:
- مدام غذا بالا آوردن حداقل به مدت یک ماه
- دلیل استفراغ آنها وضعیت سلامتی یا مشکلات دستگاه گوارش نیست
- این اختلال لزوماً در دوران سایر اختلالات خوردن و تغذیه رخ نمیدهد
- اگر همزمان با داشتن اختلالات دیگری مثل اختلال عقبماندگی ذهنی خفیف بود حتما به متخصصین مراجعه شود
۶. اختلال اجتناب یا محدودیت از مصرف مواد غذایی
این اختلال در گذشته فقط مختص به کودکان بود اما با راه یافتن نشانههای آن به بزرگسالی نام جدیدی برای آن یعنی اجتناب از مصرف مواد غذایی انتخاب کردند. به طور برابر در زنان و مردان مشاهده میشود.
این افراد برعکس آنورکسیا نگران ظاهر و وزن بدن خود نیستند، آنها به دلیل بوی خاص، مزه، رنگ، دمای غذا و بافت آن تمایلی به خوردن ندارند.
نشانههای رایج اختلال اجتناب از مصرف غذا:
- اجتناب از خوردن غذا مانع از دریافت مقدار کافی کالری و مواد مغذی میشود
- عادتهای غذایی مانع از عملکرد اجتماعی نرمال میشود مثل غذا خوردن با دیگران
- نسبت به قد و سنی که دارند، رشدشان ضعیف و وزنشان کم است
- به دلیل کمبود مواد مغذی، وابسته به خوردن مکملهای غذایی یا غذا دادن با لولهاند
کودکان اُتیستیک، بچههایی که در انتخاب غذا سخت پسند و دچار اختلالات اضطرابی هستند بیشتر در خطر ابتلا به این نوع اختلال خوردن میباشند.
سایر اختلالات خوردن و تغذیه:

اختلال بالا آوردن:
این افراد با وجود اینکه پرخوری نکردند اما برای کنترل وزن و شکل بدنشان رفتارهای پاکسازی مثل به زور استفراغ کردن، خوردن ملینها و مدرها را پیش میگیرند.
سندرم غذا خوردن شبانه:
آنها وقتی در شب از خواب بیدار میشوند حتی با وجود خوردن شام، سراغ یخچال رفته و غذا میخورند. این کار چرخه خواب فرد را بهم میزند. این اختلال باعث ایجاد اضطراب شدید در فرد میشود و ربطی به مصارف دارویی یا مشکلات پزشکی آنها ندارد.
اختلالات خوردن نامشخص:
این دسته برای افرادیست که اختلال تغذیه آنها در هیچ یک از موارد بالا به طور کامل جا نمیگیرد و همزمان درصدی از چند اختلال گفته شده را دارند.
مراحل درمان اختلالات خوردن چگونه است؟

درمان انواع اختلالات خوردن میتواند مسیر خیلی طولانی باشد و نه تنها نیازمند گروهی از متخصصان ماهر است بلکه حمایت عزیزان و خانواده را هم میطلبد. طبیعی است که بعد از چندین دوره درمانی، مبتلایان خیلی از پیشرفتشان در مراحل درمان مطمئن نباشند یا خانوادهشان حس کنند که آنها هنوز به طور کامل از این اختلال رها نشدهاند.
این موانع ممکن است شک و تردید در فرد ایجاد کنند و دیگر حاضر نباشند به درمان ادامه دهند. مراحل درمان بیشتر شبیه به یک چرخه هستند تا مسیری مشخص و طول آن در هر فردی متفاوت است.
چه روشهایی برای درمان اختلالات خوردن وجود دارند؟
یکی از مهمترین مواردی که برای انتخاب تراپیست باید در نظر بگیریم روش درمان او میباشد. هر روش برای هر فرد به شکل متفاوتی عمل میکند. بسته به اینکه مراجع در چه مرحله درمانی قرار دارد ممکن است برخی روشها از سایرین بهتر جواب دهند.
عمدتاً کاهش رفتارهای اختلالات خوردن اولین هدف درمان است. سه مورد از انواع رویکردها را بررسی خواهیم کرد.
1-روش ACT
هدف اصلی در این شیوه تغییر اعمال شماست تا افکار و احساستان. مراجعین آموزش میبینند تا ارزشهای اصلی خود را بسازند و متعهد میشوند اهدافی را در جهت شکوفایی این ارزشها برگزینند.
همچنین افراد را تشویق میکنید تا خودشان را از احساسات و هیجاناتشان جدا بدانند و بیاموزند درد و اضطراب بخش نرمالی از زندگی هستند. هدف، یافتن حس خوب نیست بلکه درست و اصیل زندگی کردن است؛ زمانی که زندگی خوبی در پیش میگیرید حس خوبی هم خواهید داشت.
2-روش CBT-E/CBT
در این روش تمرکز بر باورها، ارزشها و فرآیندهای شناختی است که رفتارهای اختلالات خوردن و تغذیه را نیز شامل میشود. در اینجا هدف تغییر باورها و نگرشهای تحریف شده دربارهی مفهوم وزن، شکل بدن و ظاهر است که مربوط به پیشروی این اختلالات میشود.
۳-خانواده درمانی:
این روش برای درمان نوجوانان مبتلا به آنورکسیا و بولیمیا موثر واقع شده. تمام اعضای خانواده بخش مهمی از درمان هستند که شامل اصلاح برنامه غذایی، جبران وزن و مختل کردن اثرات بد رفتار میباشد؛ یکی از اهداف، برگرداندن کنترل دوباره بر غذا خوردن است.
چرا درمان اختلالات خوردن اهمیت دارد؟!

تحقیقات نشان میدهند اغلب این اختلالات بدون درمان باقی میمانند. تنها کمتر از ۱۳ درصد نوجوانان مبتلا، به دنبال درمان میروند. درمان نکردن میتواند عواقب زیادی به همراه داشته باشد، مرگ و میر در افراد آنورکسیا ۱۸ برابر بیشتر از دوستان هم سنشان است.
جدا از مشکلات جسمانی که برای هر یک از اختلالات در ابتدا ذکر شد، میتوانند با سلامت روان فرد هم مرتبط باشند. مطالعات حاکی از این هستند که، مبتلایان اختلالات خوردن و تغذیه نسبت به افراد سالم به احتمال بیشتری به اختلالات روانی شامل افسردگی، اختلالات اضطرابی و سوءمصرف مواد دچار میشوند. اگر حس میکنید خودتان یا یکی از عزیزانتان به اختلالات خوردن مبتلا هستید حتما از روانشناسان متخصص در این زمینه کمک بخواهید.