عده زيادي از زن و شوهرهايي كه تازه زندگي مشتركشان را شروع كردهاند گمان ميكنند تمام زندگي بايد ماه عسل باشد و هيچ اختلاف و درگيرياي قرار نيست به وجود بيايد. بعضي از آنها به محض اينكه اولين اختلاف نظر و مشكل در زندگيشان به وجود ميآيد همه چيز دلشان را ميزند، احساس ميكنند كه ادامه زندگي هيچ فايدهاي ندارد، از همسر و زندگي مشتركشان نااميد ميشوند، به طلاق و جدايي فكر ميكنند و نسنجيده و عجولانه دست به اقدامات جبرانناپذيري ميزنند. در این محتوا از کلینیک روانشناسی چمان قصد داریم دراينباره توضيحات و راهكارهاي مفيدي پیشنهاد کنیم.
طلاق و جدایی هميشه بهترين راهحل نيست
يكي از مسائلي كه در حل مشكلات و بحرانها در روابط كه رابطه زناشويي را هم تحتالشعاع قرار ميدهد اهميت بسيار زيادي دارد اين است كه طرفين هنگام عصبانيت هيچ اقدامي براي حل مشكل نكنند. اينكه زن و شوهرها به محض اينكه با اولين مشكل در زندگي مشترك مواجه شدند به جدايي و طلاق فكر كنند نهتنها راهكار مناسبي نيست بلكه مشكلات پيشبيني نشده زيادي را هم به بار خواهد آورد. در چنين شرايطي افراد به جاي فكر كردن زياد به مشكل و پافشاري براي حل كردن آن به هر قيمتي مثل طلاق گرفتن بهتر است مدتي صبر كنند و به خود، طرف مقابل و رابطهشان فرصت بدهند تا آتش خشمشان فروكش بشود سپس به مسائل جدي و مهمي از قبيل ادامه دادن رابطه يا ترك كردن همسر و طلاق و جدايي فكر كنند.
چه افرادي سريعا به طلاق فكر ميكنند؟
بسياري از افراد به علت ويژگيهاي شخصيتي و شيوه تربيتيشان ذهن راهكارمدار ندارند و هنگام مواجهه با مشكلات هيچ تلاشي براي حل مشكل نميكنند و سعي در پاك كردن صورت مسأله دارند.
ذهن راهكارمدار ذهني است كه به جاي اينكه بدون هيچ بررسي و تلاش و كوششي از كنار مشكلات رد بشود واقعبينانه و شجاعانه با مشكل روبهرو ميشود، جوانب را بررسي ميكند و براي حل آن تلاش ميكند. داشتن يك ذهن راهكارمدار مهارتي است كه افراد از كودكي و در طول زندگي آن را ياد ميگيرند. دستهاي از افراد بهگونهاي تربيت ميشوند و از كودكي ياد نميگيرند كه با مشكلات بجنگند از اين رو در بزرگسالي هنگام مواجهه با مشكلات زندگي به جاي حل مشكل صورت مسأله را پاك ميكنند.
اگر فردي از كودكي مهارت داشتن ذهن راهكارمدار را نياموخته ميتواند با مراجعه به روانشناس با انجام تمرينات مناسب اين مهارت را آموزش ببيند.
چرا طلاق و جدايي؟
علاوه بر اين آستانه تحمل اين افراد هنگام رويارويي با مشكل و اختلاف نظر بسيار پايين است. بنابراين هنگامي كه به مشكلي برميخورند سريعا نااميد ميشوند و گمان ميكنند مشكلات پيشآمده حلنشدني است و بهتر است همه چيز يكباره تمام بشود و جدايي را مناسبترين و بهترين راه ميپندارند.
از طرفي اين افراد باور دارند كه همه مشكلات و ناراحتيها تقصير طرف مقابلشان است هنگامي كه مشكلي در رابطهشان ايجاد ميشود گمان ميكنند با ترك كردن طرف مقابل و جدايي تمام مشكلات برطرف ميشود از اين رو سريعا به جدايي و طلاق فكر ميكنند.
در صورتي كه دو نفري كه با هم ازدواج كردهاند بايد اين باور را داشته باشند كه هر دو نفر به سهم خود در ايجاد مشكل پيشآمده سهيم هستند. يكي از بدترين تفكرات و باورها در زندگي زناشويي اين است كه يكي از زوجين هنگام رويارويي با مشكل اينگونه بينديشد كه: «من از اين زندگي خستهام.»، «او اين مشكلات را ايجاد ميكند.»، «من در اين رابطه حالم خوب نيست.» اگر فرد باور داشته باشد كه مشكل از يك فرد نيست بلكه مشكل در ارتباط شكل گرفته و هر دوي آنها هستند كه اين ارتباط را شكل دادهاند بنابراين خود را در ايجاد مشكل سهيم ميداند و نسبت به حل آن هم احساس مسئوليت ميكند.
پيامدهاي منفي تهديد به طلاق و جدايي
1- ايجاد ذهنيت منفي
افرادي كه هنگام رويارويي با مشكلات بدون هيچ تلاشي به جدايي فكر ميكنند با اين عملكرد نوعي بيثباتي را در ارتباط ايجاد ميكنند. طرف مقابل گمان ميكند كه هر چقدر هم كه انگيزه داشته باشد و هر چقدر هم كه براي بهتر كردن رابطه تلاش كند و اميد به بهبود اوضاع داشته باشد گويي بيفايده است چون طرف مقابلاش هيچ تلاشي براي اين كار نميكند و جدايي و طلاق را تنها راهحل ميداند. اين حالت يك ذهنيت منفي در او ايجاد ميكند و نسبت به رابطه دچار بيانگيزگي و نسبت به طرف مقابل دچار بياعتمادي ميشود.
2- ايجاد حس بياعتمادي
رابطه زناشويي يكي از مستحكمترين روابط است و طولانيمدتترين قراردادي است كه بين دو نفر بسته ميشود. بنابراين اگر دو نفر در اين رابطه احساس ضمانت و مسئوليت ملموس و شفافي را به طرف مقابل ندهند طبيعي است كه رابطه با مشكل مواجه بشود. وقتي در يك ارتباط يكي از طرفين سر هر مشكلي حرف از جدايي و طلاق به ميان ميآورد نوعي حس بياعتمادي را در طرف مقابلش ايجاد ميكند. طبيعي است كه طرف مقابل چنين فردي از اين رفتار اين برداشت را بكند كه شايد آنقدر كه بايد براي او جذاب نيست و به همين دليل تمايلي به ادامه ارتباط با او ندارد. ممكن است فكر كند شايد او قصد دارد ارتباط جديدي را با شخص ديگري شروع كند و به همين دليل به جاي حل مشكل قصد جدايي دارد.
حتما بخوانید :شمشير را از رو نبنديد
مشاهده شده بعضي از زن و شوهرها بعد از مواجهه با اولين مشكل در زندگي مشترك قيد همه چيز را زده و به جاي ريشهيابي كردن مشكل و تلاش براي حل آن و كمك گرفتن از متخصصان روانشناسي و مشاوره براي مطالبه حق و حقوقشان به قانون متوسل ميشوند. اين كار نهتنها در آن مقطع زماني مشكلي را حل نميكند بلكه مشكلات ديگري را هم سر راه آنها قرار ميدهد.
شرايطي را ايجاد ميكند كه پردههاي حيا و احترام بين زن و شوهر كنار ميرود، خصومت و دشمني بين آنها ايجاد ميشود و هيچ انگيزه و اميدي براي حل مشكل و نجات رابطه باقي نميماند. بنابراين قبل از برملا كردن مشكل نزد خانوادهها و ديگران و هر نوع اقدام قانوني بهتر است سعي كنيد مشكل را با طرف مقابلتان حل كنيد و اگر اين كار از عهده خودتان برنميآيد از يك روانشناس يا مشاور متخصص كمك بگيريد.
طلاق و جدايي آخرين راه است نه بهترين راه بنابراين افراد زماني بايد به جدايي فكر كنند كه همه گزينهها و راهها را براي حل مشكل امتحان كرده باشند و جوابي نگرفته باشند نه اينكه براي كاهش عصبانيت، ترساندن طرف مقابل، به كرسي نشاندن حرف خود و انتقامجويي طرف مقابلشان را تهديد به جدايي كنند.
با يكديگر به تفاهم برسيد
مشكلات زناشويي به دو دسته تقسيم ميشود؛ مشكلات كوچك و مشكلات بزرگ. مشكلات بزرگ بيشتر ناشي از انتخاب اشتباه است و بيشتر افرادي در زندگي مشتركشان دچار چنين مشكلاتي ميشود كه يا از نظر ويژگيهاي شخصيتي با هم تفاوتهاي فاحشي دارند يا اينكه نيازها، انتظارات و ديدگاهشان به زندگي خيلي با هم متفاوت است و نميتواند سازگاري لازم را براي ادامه زندگي مشترك با يكديگر پيدا كنند.
اما مشكلات كوچك در زندگي مشترك بين همه افراد ممكن است ايجاد بشود و اگر دو نفر در رابطه به يك تفاهم دو طرفه برسند و بتوانند تفاوتهاي يكديگر را درك كنند در رابطه با مشكلات كمتري روبهرو ميشوند و آسانتر ميتوانند آنها را حل كنند. شاید خیلی افراد گمان میکنند تفاهم داشتن به معنی داشتن نقاط اشتراک است اما تفاهم بر وزن تفاعل به معنی فهم دوطرفه و متقابل است.
درواقع وقتي دو نفر توانايي فهم تفاوتهاي يكديگر را از نظر جنسيتي، شخصيتي و فرهنگي داشته باشند با يكديگر به تفاهم رسيدهاند و با داشتن اين ديدگاه ميتوانند بسياري از مشكلات ريز و درشت زندگي را از سر راهشان بردارند و در كنار يكديگر زندگي خوشايندي را تجربه كنند.
براي حل مشكلات پافشاري كنيد
در هر رابطهاي به علت همان تفاوتهايي كه گفته شد ممكن است بين طرفين مشكلات و اختلافنظرهايي ايجاد بشود و رابطه زناشويي هم از اين قاعده مستثني نيست. اما آنچه در حل مشكلات زناشويي مهم است اين است كه زن و شوهر نبايد به اين سادگيها از پا بنشينند و براي حل مشكلاتشان پافشاري كنند. در ابتدا بايد اين باور را در خود ايجاد كنيد كه اگر راه صحيحي را پيش بگيريد ميتوانيد مشكل را از سر راه برداريد. سپس
1- صادقانه تصميم به حل مشكل بگيريد
2- همواره شناختشان را نسبت به يكديگر افزايش دهيد
3- با دقت به صحبتهاي يكديگر گوش كنيد
4- هنگام گفتوگو هيجاناتشان را كنترل كنيد
5- احساساتشان را كامل و صادقانه ابراز كنيد
6- به نظرات يكديگر احترام بگذاريد
7- با كمك همسرشان علت مشكل را ريشهيابي كنيد
8- راهكارهاي لازم را براي حل مشكل شناسايي كنيد
9- اميدشان را از دست ندهيد
10- براي حل مشكل همه تلاششان را بكنيد
اگر به اين نتيجه رسيديد كه با گفتوگو و تلاش مشترك نتيجه چنداني حاصل نميشود از يك روانشناس يا مشاور كمك بگيريد.
حتما بخوانید :داستان امیر و سارا
امیر و سارا تنها شش ماه بود که ازدواج کرده بودند. روز عروسی آنها مانند یک رویا بود و هر دو معتقد بودند که زندگی مشترکشان همچون یک ماهعسل بیپایان خواهد بود. اما حالا، پس از اولین مشاجره بزرگشان، در دو سوی اتاق نشسته و احساس میکردند که غریبه شدهاند.
مشکل واقعا کوچک بود. اختلاف نظری درباره مسائل مالی وجود داشت اما برای امیر و سارا، این اختلاف بهگونهای بود که انگار دنیا در حال فروپاشی است. امیر عصبانی و ناامید، به فکر طلاق افتاد. سارا هم که اشک در چشمانش حلقه زده بود، با خود فکر میکرد شاید قرار نبود با هم باشند.
روزها گذشت و هر دو به جدایی فکر کردند. امیر به خودش گفت: «شاید الان جدا شدن راحتتر باشد.» سارا که از درون آسیب دیده و غرق در فکر بود، کمکم با این نظر موافق شد. اما قبل از انجام هر اقدام عجولانهای تصمیم گرفتند، برای گرفتن مشاوره نزد زوج مسنی که مورد احترامشان بودند بروند.
وقتی در اتاق نشیمن گرم و دنج آن زوج نشسته بودند، امیر با حالتی نگران افکارش را درباره طلاق بیان کرد. مرد مسن با لبخندی مهربان گفت: “اولین طوفان همیشه شبیه به پایان دنیاست، اما اینطور نیست. ما هم در سال اول زندگی مشترکمان چنین فکری داشتیم. هر ازدواجی اختلافاتی دارد. اگر فکر کنید هر اختلافی دلیلی برای ترک است، هرگز یاد نمیگیرید که با هم از طوفان عبور کنید.”
سارا با تعجب اشکهایش را پاک کرد و پرسید: “پس باید چی کار کنیم؟”
زن مسن گفت: “بمانید. صحبت کنید. بدانید که زندگی مشترک همیشه ماهعسل نیست. این یک سفر است و یادگیری همراهی در این سفر زمان میبرد. برای جدایی عجله نکنید.”
امیر و سارا آن شب با دیدگاهی تازه به خانه بازگشتند. آنها فهمیدند که اولین مشاجرهشان فقط یک مشاجره بود، نه پایان کار. همچنین یاد گرفتند، با صبر و تلاش میتوانند طوفانهای بیشتری را کنار هم پشت سر بگذارند.
نوشدارو بعد از مرگ سهراب
هميشه ميگويند پيشگيري بهتر از درمان است. بسياري از دختر و پسرهايي كه با هم ازدواج ميكنند هنگام رويارويي با اولين مشكلات زناشويي و تلاش براي حل آن تازه به اين نتيجه ميرسند كه براي ازدواج با يكديگر مناسب نبودهاند.
بنابراين مشاوره پيش از ازدواج را جدي بگيريد و قبل از ازدواج براي اينكه مطمئن بشويد فردي كه انتخاب كردهايد براي ازدواج با شما مناسب است يا خير با روانشناسان و مشاوران پيش از ازدواج مشورت كرده و طي جلسات مشاوره پيش از ازدواج مهارتهاي لازم را براي شروع يك زندگي مشترك موفق فرا بگيريد. کلینیک چمان با همکاری گروهی از زوج درمانگران و مشاوران پیش از ازدواج میتواند شما را در این سمیر همراهی کند.
هما رئوفی/ کاندیدای دکتری تخصصی روانشناسی