زمانی که از بیرون به رابطهشان نگاه کنید همه چیز خوب و خوش به نظر میرسد. این دقیقاً همان برداشتی است که افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری در شما برمیانگیزند. به نظر میرسد بهترین همسر، والد، دوست، و کارفرما هستند؛ و ویژگیهای زیادی دارند تا تمام آنها را اثبات کنند.
اما مانند خیلی از اختلالات شخصیت دیگر، ازدواج با آنها مشکلاتی هم در پی خواهد داشت. که برای دانستنشان لازم است از درون بنگرید.
در ادامه به برخی از مشکلات ازدواج با شخصیت وسواسی جبری میپردازیم:
در این مقاله به منظور ایجاز، مبتلایان اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD) به اختصار مبتلایان وسواسی جبری نام گذاری شدهاند.
توجه داشته باشید که این اختلال با اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) دو اختلال کاملاً متفاوتاند که تنها در برخی از ویژگیها همپوشانی دارند.
این فیلم را تا انتها ببینید:
ارتباط عاطفی با شخصیت وسواسی جبری چگونه است؟
ازدواج با شخصیت وسواسی
مشکلات ازدواج با فرد وسواسی جبری به اندازهای است که میتواند زندگی را برای اعضای خانوادهشان بسیار طاقت فرسا کند.
به نظر میرسد هر کاری که همسر یا فرزندان انجام میدهند، برای شخص مبتلا به اختلال وسواسی جبری هرگز به اندازه کافی خوب نیست. ایراد گیری، دقت بیش از حد، تنگ نظری، سختگیری بر سر موضوعات ناچیز میتواند باعث شوند سایر اعضای خانواده احساس کنند دارند دیوانه میشود.
مشکلات ازدواج با فرد وسواسی
در اینجا به تعدادی از مشکلات ازدواج با فرد وسواسی اشاره خواهیم کرد. توجه داشته باشید که افراد مبتلا به وسواس لزوماً تمام نشانهای زیر را ندارند.
1. آراستگی و خوش لباسی
اولین مدرک افراد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری ظاهرشان است.
آنها درباره آرایش ظاهریشان بسیار جزئینگر و دقیقاند. این اشخاص شاید از آخرین مد روز پیروی نکنند اما با جدیت به قوانین لباس پوشیدن پایبند هستند.
حتما بخوانید : جنون خرید؛ با وسواس خرید آنی چگونه مقابله کنیم؟
2. تفکر سیاه و سفید
برای آنها رنگ خاکستری در طرز فکرشان وجود ندارد. کارها تنها به یک روش درست انجام میشوند و لاغیر.
این موضوع اغلب باعث میشود آنها خودشان را در مورد فرزند، مسافرت رفتن، پروژهها، مکالمات و خیلی از زمینههای دیگر با دیگران مقایسه کنند.
تقریباً همه چیز برایشان یا خوب است یا بد (زشت-زیبا)، حد وسط وجود ندارد. اگر موضوعی در سر این دو طیف قرار نگیرد خود این کار را میکنند.
حتما بخوانید : فهرست خطاهای شناختی
3. نیاز به «بر حق» بودن
مبتلایان اختلال وسواسی جبری باور دارند تمام کارها یا با روش درست انجام میشوند یا غلط، و آنها هستند که روش درست را اجرا میکنند. سختی داشتن چنین ویژگی برای مبتلایان این است که لازم است مدام موارد مختلف را تحلیل کنند بنابراین تا وقتی به راه حل بهتر دست یابند به ارزیابی ادامه میدهند.
حرف عاشقانه یا با محبت از نظر آنها این است که بهشان بگویید: «حق با توست، تو درست میگویی».
۴. باورهای غیر قابل تغییر
تفکر «همه یا هیچ» یا همان سیاه و سفید معمولاً منجر میشود آنها یک سیستمی از ارزشهای غیرقابل تغییر برای خود بسازند.
این موضوع میتواند اعضای خانواده را خیلی تحت فشار قرار دهد، شخص مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری نظرات سایرین را در نظر نمیگیرد زیرا اکثراً حق با خودشان است.
مبتلایان ممکن است برای یک دقیقه به شما گوش دهند اما بعد برای یک ساعت توضیح میدهند که چرا ارزش و عقیدهی آنها اولویت دارد.
5. پا فشاری بر جزئیات بیمعنا
اشخاص مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری به شدت درگیر جزئیاتاند.
آنها تمایل دارند جزئیات کوچک را کنار هم قرار دهند تا به یک کل یا نتیجه برسند که اغلب هم اشتباه از آب در میآید.
اما اگر تلاش کنید به آنها بگویید تعیبرشان غلط است تنها باعث خواهد شد آنها بیشتر برای اثبات نقطه نظرشان پافشاری و تقلا کنند.
6. پیروی از قوانین و دستورات
اگر قانونی وجود دارد، حتماً دلیل خوبی پشت آن است و مبتلایان وسواسی جبری از همه انتظار دارند از آن قانون پیروی کنند.
این موارد شامل قوانین نانوشته، مذهب، راهنماییها، مقررات لباس پوشیدن، و زبان بدن نیز میشود. قوانین آنها بهتریناند.
7. معتاد به کار
کار برای مبتلایان وسواسی جبری مکانی است که قادراند از نظر تخصصی برتری یابند خصوصاً اگر شغلشان نیازمند توجه به جزئیات و تبعیت از معیارهای مشخصی باشد.
هر چه بازخورد بهتر و مثبتتری در محل کار دریافت کنند، زمان بیشتری را صرف آن خواهند کرد. اگر از محیط کار ناراضی باشند، همین فرآیند به یک سرگرمی یا علاقه خاصی منتقل میشود.
تقریباً تمام مکالماتشان حول محور همان موضوع است.
8. خساست در خرج پول
مبتلایان اختلال وسواسی جبری برای چیزهایی که خود میخواهند پول خرج میکنند، اما وقتی پای سایر اعضای خانواده به میان میآید خسیس میشوند.
به گونهای که حساب هر «پول خرج کردنی» از جانب آنها را دارند چه بسا مبالغ ناچیز. هرگونه هزینهی غیرضروری بحث و مکالمهای جدی در پی خواهد داشت.
9. کمال گرایی
آنها آنقدر بر انجام کارها به شکل درست اصرار دارند که معمولاً قادر نیستند کارهایی که نمیتوانند به شکل درست و دقیق انجام دهند را به سرانجام برسانند.
حتما بخوانید : نشانه های کمالگرایی
نتیجه میشود، پروژههای ناتمام متعدد. همیشه برای تمام نکردن پروژهها تعدادی بهانه میآورند اما هرگز اعتراف نمیکنند که معیارهای بسیار بالای آنها مانع از تکمیل کارها میشود.
10. نظارت ریزبینانه
اگر یک فرد مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری، نماینده یا مسئول انجام کاری شود، اصرار میکند تا آن کار یا باید به روش خودشان صورت گیرد یا اصلا انجام نشود.
هر جنبه از پروژهي کاری توسط شخص مبتلا به وسواسی جبری ریزبینانه نظارت میشود تا جایی که سایر اعضای گروه ناامید شده و دست از کار میکشند.
در اینجا تمایل نهفته آنها برای انجام هر کاری توسط خودشان آشکار میشود، زیرا معتقداند هیچ کس به اندازهی خودشان قادر نیست کار را خوب پیش ببرد.
حتما بخوانید : زندگی با همسر وسواسی
در نهایت
امیدتان را از دست ندهید. اگر نزدیکانتان تعدادی از نشانههای ذکر شده را دارند، شاید اوضاع کمی سخت پیش رود اما با گذر زمان و مراجعه به روانشناسان متخصص نشانهها تخفیف مییابند.
شخص مبتلا به اختلال شخصیت وسواسی جبری (OCPD) قادر نیست همه چیز را یک دفعه تغییر دهد، چنین تغییری باید به آرامی و تدریجاً صورت گیرد.
روانشناسان کلینیک چمان میتوانند به شما در این راه کمک کنند.
به سلامتی، خخخ. تصویر زندگیِ زیبای من.
دقیقا شوهر من همینه و داره دیوانم می کنه
زندگى و رابطه ى عاشقانه با اينها بسيار وحشتناك و غم انگيزه تمايل بعد دستور دادن وسواس شديد و خساست براى ديگران از بدترين چيزهاست