طرحواره درمانی چیست؟ آیا به طرحواره درمانی نیاز دارم؟
اگر مشتاق مطالعه و یادگیری مفاهیم روز روانشناسی و روان درمانی باشید و یا در چند سال اخیر گذر شما به حضور در جلسات درمانی با رواندرمانگران خورده باشد، قطعا اصطلاح طرحواره درمانی را بسیار شنیدهاید. این روزها حتی با یک چرخ کوچک در فضای مجازی نیز به دفعات با این واژه روبه رو میشوید. بیایید ببنیم به راستی طرحواره درمانی چیست؟ چه زمانی به این رویکرد درمانی نیاز پیدا میکنیم؟ آیا وقت آن رسیده که به یک طرحواره درمانگر مراجعه کنیم؟
انسان موجودی اجتماعی و عاطفی است که همواره به دنبال برقراری ارتباطی ایمن با دیگران و یا با بخش یخ زده و رنج دیده خود است تا بتواند در گرو این ارتباط درون فردی و بین فردی رشد کرده و به دانشی عمیقتر نسبت به خود برسد. رشد و تبدیل شدن به بهترین خود را میتوان یکی از اصلیترین نیازهای انسان امروز دانست که طرحواره درمانی راهی طلایی برای رسیدن به آن است.
یانگ در این روش تلاش نمود تا از یک سو مفاهیم و روشهای درمان شناختی رفتاری را بسط و گسترش دهد و از سویی دیگر با نگاهی عمیقتر به تلههای شخصیتی انسانها بخش عمیقتری از روان آنها را کاوش و درمان کند. این گونه بود که یانگ و همکاراناش پس از شناخت نیازهای بنیادین هیجانی انسان و بررسی عواقب شناختی رفتاری ناشی از عدم تامین صحیح و کافی این نیازها موجب تولد طرحواره درمانی شدند.
طرحواره چه معناست؟
طرحواره را میتوان عمیقترین بخش روان انسان دانست که سبک شناختی و رفتاری او را به طور ناخودآگاه مدیریت میکند. طرحواره یا همان Schema که از واژهای یونانی برگرفته شده، به ساختارهای ذهنی گفته میشود که بر اساس تجربه زندگی فرد در دوران کودکی سازماندهی و درونیسازی شده و اکنون موجب هدایت و جهتدهی به نظام شناختی و رفتاری او در ارتباط با محرکهای درونی و بیرونی میگردد.
طرحوارهها نوعی بازنمایی انتزاعی از تجارب اولیه زندگی فرد هستند که هر بار در ظرف یک رویداد جدید ریخته شده و تکرار احساسی و روانی آن تجربه اولیه را امکانپذیر مینمایند.
جفری یانگ و همکاراناش برای تببین مفهوم طرحواره ابتدا نیازهای بنیادین هیجانی انسان را شناسایی نموده و عدم دریافت پاسخ درست و کامل این نیازها از سوی محیط بیرونی و مراقبان اصلی کودک را عامل اصلی شکلگیری طرحوارههای ناسازگار دانستند.
برای رزرو وقت روانشناسی بالینی با ما تماس بگیرید:
به گفته یانگ نیازهای هیجانی بنیادین انسان عبارتاند از:
- دلبستگی ایمن به دیگران (شامل نیاز به امنیت، ثبات، محبت و پذیرش)
- خودگردانی؛ کفایت و هویت
- آزادی در بیان نیازها و هیجانهای سالم
- خودانگیختگی و تفریح
- محدودیتهای واقعبینانه و خویشتنداری
یانگ بر این باور است که این نیازها جهان شمول هستند و تنها شدت این نیازها در افراد مختلف بر اساس خلق و خو و زمینه ژنتیکی متفاوت میباشد.
بنابراین طرحواره درمانی میگوید زمانی که هر یک از این نیازها به درستی پاسخ داده نشوند فرد در هر یک از این 5 حوزه هیجانی دچار طرحوارههای ناسازگاری شده که تلههای شخصیتی او در بزرگسالی را شکل میدهد.
دقت داشته باشید که تنها محیط اولیه زندگی بر شکلگیری این طرحوارههای ناسازگار موثر نیست بلکه خلق و خوی هیجانی کودک نیز نقش قابل توجهی در این زمینه دارد.
حتما برای شما هم اتفاق افتاده که در برخورد با یک کودک احساس کنید که او کودکی لجباز، پرخاشگر و یا خجالتی است. برخی کودکان در مقایسه با سایر همسالان خود مهربانتر و بخشندهتر هستند. بخشی از این تفاوت به خلق و خوی ذاتی کودک برمیگردد که منحصر به فرد است.
بنابراین میتوان گفت که علاوه بر محرکهای بیرونی، خلق و خوی هیجانی کودک در تعامل با تجربههای دردناک زندگی منجر به بروز یک طرحواره ناسازگار میگردد.
انواع طرحواره کدام است؟
در مدل درمانی یانگ، هجده طرحواره بر مبنای هر یک از پنج نیاز بنیادین هیجانی مطرح شده است که به عنوان “حوزه طرحواره” شناخته میشوند.
در واقع یانگ و همکاراناش بیان نمودهاند که اگر هر یک از نیازهای بنیادین پنجگانه به درستی در کودک تامین نشوند پنج حوزه آسیبزا شکل میگیرد که هر کدام از این حوزهها گروهی از طرحوارههای ناسازگار را در خود جای میدهند.
این پنج حوزه طرحواره عبارتند از:
حوزه اول: بریدگی و طرد
- رهاشدگی/ بیثباتی
- بیاعتمادی/ بد رفتاری
- محرومیت هیجانی
- نقص و شرم
- انزوای اجتماعی / بیگانگی
حوزه دوم: خودگردانی و عملکرد مختل
- وابستگی / بیکفایتی
- آسبپذیری نسبت به ضرر یا بیماری
- خودِ تحول نیافته / گرفتار
- شکست
حوزه سوم: محدودیتهای مختل
- استحقاق / بزرگمنشی
- خوشتنداری و خودانضباطی ناکافی
حوزه چهارم: دیگر جهتمندی
- اطاعت
- ایثار
- پذیرشجویی / توجهطلبی
حوزه پنجم: گوش به زنگی بیش از حد و بازداری
- منفیگرایی و بدبینی
- بازداری هیجانی
- معیارهای سرسختانه / عیبجویی افراطی
- تنبیه
هر یک از این 18 طرحواره ناسازگار ریشههای تحولی گوناگونی دارند که منشاء اصلی آنها به تامین درست یکی از نیازهای هیجانی بنیادی باز میگردد.
به این ترتیب زمانی که در بزرگسالی فرد در موقعیتی مشابه دوران کودکی خود قرار میگیرد این طرحوارههای ناسازگار فعال شده و موجب خطای شناختی و الگوی رفتاری ناکارآمد در فرد میگردد.
بسیاری از مشکلات روانشناختی با رواندرمانی و دارودرمانی قابل حله.
برای رزرو وقت روانشناسی بالینی با ما تماس بگیرید:
88652505 | 88652502 | 021
سبک مقابلهای در طرحواره درمانی چیست؟
شاید این سوال برای بسیاری از روانشناسان و علاقهمندان حوزه طرحواره درمانی ایجاد شود که اگر بر اساس گفته جفری یانگ نیازهای هیجانی بنیادین یکسان هستند و طرحوارههای هر یک از حوزهها نیز یکسان است پس چرا افراد با کودکی مشابه، خانواده مشترک و محرکهای بیرونی یکسان، ضرورتا طرحوارها یا الگوی شناختی و رفتاری یکسانی ندارند؟
علت این تفاوت را باید در مفهومی به نام “سبک مقابلهای” در طرحواره درمانی جستجو کرد. برای تشریح این مفهوم ابتدا باید بگوییم که طرحوارههای ناسازگار ذاتا قدرتمند و محافظهکار هستند. این لایههای روانی مخرب برای بقای خود تلاش میکنند و هرگونه تغییری در راستای تضعیف خود را به شدت سرکوب مینمایند.
بنابراین زمانی که در طول زندگی در موقعیتهای مختلفی قرار میگیریم که یکی از طرحوارههای ناسازگار را در ما فعال میکند شکلی خاص از شیوه فکری و رفتاری را در پیش میگیریم تا احساس بد ناشی از آن موقعیت را خنثی کنیم.
این الگوی فکری و رفتاری که در طرحواره درمانی اصطلاحا سبک مقابلهای نامیده میشود بر اساس برخی از ویژگیهای ذاتی و خلق و خوی منحصر به فرد در هر انسانی متفاوت است.
انواع سبکهای مقابلهای:
- سبک تسلیم
- سبک اجتناب
- سبک جبران افراطی
به این ترتیب، اگر برای مثال دو کودک، هر دو در یک خانواده پرورش یافته و هر دو در حوزه اول دچار طرحواره ناسازگار رهاشدگی باشند ممکن است سبک مقابلهای یکی از آنها اجتناب از برقراری رابطه عاطفی عمیق در بزرگسالی و سبک دیگری، صمیمیت بیش از حد و محبت افراطی با دیگران باشد.
هدف از طرحواره درمانی چیست؟
ابتدا خوب است بدانیم که یک طرحواره درمانگر کیست و به دنبال تغییر چه چیزی در لایههای عمیق روانی ماست؟ طرحواره درمانگر فرد متخصصی است که نسبت به تمام طرحوارههای ناسازگار، ذهنیتها و سبکهای مقابلهای هر طرحواره آگاهی کامل دارد.
او میتواند در طی جلسات درمانی با توجه به اظهارات درمانجو و تعارضات او، ابتدا طرحوارههای ناسازگار و سبکهای مقابلهای را تشخیص داده سپس در طی یک اتحاد درمانی در جهت درمان و اصلاح این طرحوارهها گام بردارد.
بر اساس نظریات جفری یانگ، هدف اصلی طرحواره درمانگر این است که با شیوهای درست به هر یک از نیازهای هیجانی بنیادی بیمار پاسخ داده و از این طریق دیوار محکم الگوهای فکری، احساسی و رفتاری که در ذهن بیمار سرسختانه پای برجا هستند را فرو بریزد و در نهایت الگوهای شناختی و رفتاری سالمتری را جایگزین آنها نماید.
اهدافی که طرحواره درمانی به عنوان یک رویکرد درمانی نوین و موثر برای تغییر و بهبود زندگی انسانها دنبال میکند عبارتاند از:
- شناسایی طرحوارههای ناسازگار در افراد
- شناسایی و تغییر سبکهای مقابلهای در افراد که مانع تامین صحیح نیازهای عاطفی میشود
- تغییر الگوی احساسی و رفتاری ناشی از طرحوارههای ناسازگار
- آموزش راههای درست جهت تامین صحیح و کامل نیازهای هیجانی و عاطفی
- آموزش شیوه صحیح مواجهه و مدیریت شرایط نامساعد، اضطرابآور و ناامید کننده
- فرزندپروری سالم
- و….
تکنیک های طرحواره درمانی کدامند؟
حال بیایید ببینیم که اگر به یک طرحواره درمانگر مراجعه کردیم او از چه شیوهها و تکنیکهایی برای رفتن به جنگ طرحوارههای ناسازگار در ما استفاده میکند. طرحواره درمانگر ممکن است از چندین تکنیک در طول درمان استفاده کند زیرا میزان پاسخگویی افراد به تکنیکهای مختلف متفاوت است.
“بازوالدینی حد و مرزدار” و “رویاروسازی همدلانه” دو تکنیک اصلی هستند که در جلسات طرحواره درمانی مورد استفاده قرار میگیرند.
تمرکز اصلی طرحواره درمانگر بر کمک به بزرگسالان برای تامین نیازهای هیجانی آنها است که در گذشته به درستی برآورده نشده، بنابراین در بازوالدینی حد و مرزدار درمانگر تلاش میکند تا در قامت یک والد دلسوز و خوب همراه با درک و انعطافپذیری نیازهای درمانجو (کودک محتاج کمک و توجه) را برآورده نماید.
صبور بودن، مهربان بودن، تایید و توجه کردن، صمیمی بودن و بالغ بودن از ویژگیهای فکری و رفتاری مهمی است که یک طرحواره درمانگر در بازوالدینی حد و مرزدار از خود به نمایش میگذارد.
در رویاروسازی همدلانه درمانگر تلاش میکند تا در فضایی امن و به دور از قضاوت یا سرزنش، درمانجو را با عواقب الگوی فکری و رفتاری خود آسیب رسانش مواجهه نموده و به او کمک کند تا در مسیر تغییر این الگوهای ناکارآمد حرکت کند.
طرحواره درمانی برای چه کسانی مناسب است؟
جفری یانگ و همکاراناش رویکرد طرحواره را زمانی به عنوان یک رویکرد درمانی موثر شناسایی نمودند که مشاهده کردند تکنیکهای درمان شناختی رفتاری موفق به درمان عمیق برخی از اختلالات نبوده و یا بیماران از گذراندن جلسات طولانی روانکاوی و درمان تحلیلی سر باز میزنند.
نتایج این رویکرد درمانی نشان داده است که طرحواره درمانی برای اختلالات افسردگی، اضطرابی و وسواس موثر بوده و شناسایی طرحواره های ناسازگار میتواند نقش موثری در کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و یا منفعلانه داشته باشد.
اما بیش از هر چیزی طرحواره درمانی را میتوان رویکرد درمانی بسیار مفید برای درمان و کنترل اختلالات شخصیت دانست. یانگ و همکاراناش نشان دادند که این رویکرد میتواند به طور چشمگیری موجب بهبود شرایط بیمارانی با اختلال شخصیت مرزی و خودشیفته شود.
همچنین در بسیاری موارد دیده میشود که افراد به رواندرمانگر مراجعه میکنند اما مشکلات آنها گنگ و مبهم بوده و گویی دردی مانند یک علف هرز در تمام بخشهای زندگی آنها ریشه دوانده است در چنین حالتی حضور در جلسات طرحواره درمانی میتواند ریشه تحولی این مشکل را پیدا کرده و فرد را در مسیر آگاهی و درمان قرار دهد.
کلینیک روانشناسی چمان
کلینیک روانشناسی چمان با تیم حرفهای و مجرب خود در تلاش است تا مطابق با آخرین روشها و استانداردهای روان درمانی در سطح جهانی، بهترین روان درمانگران در تهران را جذب نموده و خدمات درمانی متناسب با اصول اخلاقی و حرفهای را در اختیار کسانی که به دنبال برقراری ارتباط با یک درمانگر خوب در تهران هستند، قرار دهد.
ما از ساعت 8 تا 21 در کلینیک هستیم. برای رزرو وقت مشاوره و روانشناسی تماس بگیرید: