در سالهای اخیر، صحبت کردن از اخلاق به موضوعی رایج در میان مردم تبدیل شده است. واژههایی مثل عدالت، ظلم، تبعیض و حقوق انسانی دیگر فقط در بحثهای تخصصی یا در میان روشنفکران مطرح نمیشوند، بلکه در گفتوگوهای روزمره، در شبکههای اجتماعی و حتی در پیامهای شخصی آدمها حضور پررنگ دارند. امروزه کمتر کسی پیدا میشود که نسبت به مسائل اجتماعی بیتفاوت باشد یا حداقل نخواهد در مورد آنها نظری بدهد. جامعه پر شده است از صداهایی که درباره «خوب و بد» و «درست و نادرست» سخن میگویند.
این تغییر در ابتدا امیدوارکننده به نظر میرسد. چه چیزی از این بهتر که آدمها به درد و رنج دیگران اهمیت بدهند و حقوق انسانها دغدغه همه باشد، نه فقط عدهای خاص. اما اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم، میبینیم در لحن بسیاری از این صحبتها یک جای کار میلنگد. انگار همه عجله دارند هرچه زودتر قضاوت کنند؛ خشمها اغراقشده است و موضعگیریها افراطی. کمکم این احساس به وجود میآید که خیلی از حرفهایی که به اسم «اخلاق» میشنویم، نه برای بهتر کردن اوضاع، که برای بهتر دیده شدنِ گوینده بیان میشوند. گویی اخلاق به ابزاری برای جلب توجه و تحسین بدل شده است.
وقتی خودنمایی اخلاقی، به زبان رقابت تبدیل میشود!
در پشت ظاهر دلسوزی و عدالتخواهی، یک مسابقه پنهانی در جریان است؛ مسابقهای برای اینکه چه کسی به چشم دیگران بهتر، اخلاقیتر و دلسوزتر دیده شود. زبان اخلاق، که باید برآمده از درون و نیاز به تغییر باشد، به تدریج رنگ و بوی نمایش به خود میگیرد. نمایش انسان خوب، نمایشی برای نشان دادن خوبیها، برای اعلام برائت از بدیها، و برای ثابت کردن حساسیت و آگاهی. در چنین فضایی، هدف، دیگر پیدا کردن حقیقت نیست؛ هدف، ساختن تصویری زیبا و ستودنی از خودمان در ذهن دیگران است.
در واقع اخلاق به جای آنکه راهنمای رفتار و تصمیمگیری باشد، به صحنهای برای نقشآفرینی تبدیل شده است؛ صحنهای که هرکس تلاش میکند با صدای بلندتر، کلمات تندتر و موضعگیری شدیدتر، توجه بیشتری را به خودش جلب کند. در این شرایط، سکوت دیگر نشانه تفکر و دقت نیست، بلکه به بیتفاوتی تعبیر میشود؛ و کسی که بیشتر تأمل میکند، ممکن است ضعیف به نظر برسد.
در این مقاله از سایت روانشناسی چمان قرار است به سراغ یکی از مهمترین مسائل اخلاقی این روزهایمان برویم؛ موضوعی که زیر ظاهر خوب و موجه آن، مشکل عمیقی وجود دارد. مسئلهای که به جای آنکه شکافهای بین آدمها را کم کند، آن ها را بیشتر میکند، به جای آنکه ما را به هم نزدیک کند، اعتماد را از بین میبرد و به جای پرداختن به حقیقت، یک صحنه نمایشی درست میکند که در آن همه به دنبال دیدهشدن هستند.
خودنمایی اخلاقی
خودنمایی اخلاقی یعنی استفاده از زبان اخلاق برای اینکه در چشم دیگران بهتر دیده شویم. یعنی وقتی درباره موضوعاتی مثل عدالت، ظلم یا خوبی حرف میزنیم، هدف اصلیمان دیگر تغییر دادن چیزی یا کمک کردن به کسی نیست، بلکه دوست داریم دیگران ما را به عنوان انسانی خوب، دلسوز و آگاه تحسین کنند. گاهی این اتفاق آگاهانه است و گاهی هم نه؛ ممکن است خودمان هم متوجه نباشیم که چرا در حال موضعگیری هستیم یا چرا روی یک موضوع اخلاقی اینقدر پافشاری میکنیم.
البته نباید تصور کرد که هر گفتار اخلاقی در فضای مجازی یا زندگی روزمره لزوماً نوعی خودنمایی است. بسیاری از افراد به دلایل کاملاً واقعی و اصیل در مسائل اجتماعی مشارکت میکنند و دغدغههایشان را صادقانه بیان میکنند. اما در اینجا سخن از موقعیت ظریفی است که در آن فرد، حتی بدون آگاهی خودش، دغدغه اخلاقی را به بهانهای برای جلب توجه و تأیید تبدیل میکند. در چنین شرایطی، اخلاق از ابزاری برای بهبود جامعه و زندگی، به وسیلهای برای ایجاد یک تصویر جذاب از خودمان در نگاه دیگران تغییر پیدا میکند.
خودنمایی اخلاقی دو بخش اصلی دارد: اول، ما دوست داریم دیگران فکر کنند ما آدمهای خوبی هستیم و دوم، تلاش میکنیم این تمایل را بهطور عمومی و آشکار بیان کنیم. به همین دلیل است که گاهی حرفهای اخلاقی ما بیشتر شبیه ژستهایی است که برای دیگران گرفتهایم؛ حرفهایی که نه برای فهمیدن یا گفتن حقیقت، بلکه برای گرفتن تأیید و لایک و تحسین دیگران به زبان آورده میشوند. اینجا دیگر اخلاق مثل آینهای شده که مدام خودمان را در آن میبینیم و تلاش میکنیم تصویر زیبایی از خودمان بسازیم؛ تصویری که لزوماً شبیه خود واقعی ما نیست.
وقتی رقابت آغاز میشود: تشدید موضعگیریها
در فضای خودنمایی اخلاقی، سکوت ارزش نیست؛ بلکه یک نوع عقبماندگی یا حتی بیتفاوتی محسوب میشود. افراد احساس میکنند باید صدایشان از دیگران بلندتر باشد و مواضعشان روشنتر و محکمتر دیده شود. در چنین فضایی، بهتدریج موضعگیریها شدیدتر و افراطیتر میشوند. اگر یک نفر به ظلم اعتراض کند، نفر بعدی باید آن ظلم را «فاجعه» بخواند، و دیگری آن را «نشانهای از فساد عمیق جامعه» معرفی کند. این رقابت ادامه پیدا میکند تا جایی که حتی سکوت هم به عنوان «همدستی با ظالم» معرفی میشود. در نهایت، فضای گفتوگو نه تنها روشنتر نمیشود، بلکه پر از تنش و اضطراب میگردد؛ فضایی که در آن هر کسی سعی میکند خودش را اخلاقیترین فرد نشان دهد.
بسیاری از مشکلات روانشناختی با رواندرمانی و دارودرمانی قابل حله.
برای رزرو وقت روانشناسی بالینی با ما تماس بگیرید:
88652505 | 88652502 | 021
پیوند نفاقآمیز: همراهی بدون معنا
یکی از نشانههای بارز خودنمایی اخلاقی، همراهیهای سطحی و بیمعنایی است که فقط برای هماهنگی با گروه اکثریت صورت میگیرد. گاهی افراد بدون اینکه واقعاً به موضوعی فکر کرده باشند یا دیدگاه شخصیشان را داشته باشند، صرفاً برای اینکه از قافله عقب نمانند، وارد بحثها میشوند. این نوع مشارکت معمولاً ناشی از ترسِ نادیده گرفته شدن، یا میل شدید به محبوبیت و پذیرش اجتماعی است. نتیجه این وضعیت چیزی جز تکرار بیپایان و بیمحتوای یک حرف مشترک نیست؛ حرفی که عمق و تحلیلی ندارد و فقط برای اعلام حضور در «سمت درست ماجرا» بیان میشود.
نتایج آسیبزا: فرسایش اعتماد به گفتار اخلاقی
یکی از مهمترین آسیبهای خودنمایی اخلاقی این است که اعتماد عمومی به گفتار اخلاقی را از بین میبرد. وقتی مردم بارها شاهد باشند که حرفهای اخلاقی به جای ایجاد تغییر واقعی، فقط برای نمایش و تأیید گرفتن مطرح میشوند، کمکم نسبت به این نوع گفتار بدبین میشوند. این بیاعتمادی به مرور باعث خستگی و بیتفاوتی افراد نسبت به مسائل اخلاقی و اجتماعی میشود. علاوه بر این، خودنمایی اخلاقی میتواند منجر به قطبیشدن جامعه، افزایش تنشهای اجتماعی و کاهش تمایل به همکاری و گفتوگوی سازنده شود. افراد به جای یافتن راهحلهای مشترک، در دام مسابقهای برای اثبات برتری اخلاقی خود گرفتار میشوند.
راه نجات: فروتنی، سکوت و اخلاق بینمایش
برای رهایی از دام خودنمایی اخلاقی، شاید نخستین قدم پذیرش این واقعیت باشد که ما همیشه بهترین یا اخلاقیترین نیستیم. فروتنی به معنای آن نیست که به مسائل اجتماعی اهمیتی ندهیم؛ بلکه به این معناست که هر حرف و موضعی را قبل از بیان کردن به خوبی بسنجیم و از خودمان بپرسیم آیا واقعاً هدفمان تغییر است یا نمایش؟
گام بعدی انتخاب آگاهانهتر سکوت است؛ گاهی بهترین کاری که میتوان انجام داد، گوش کردن و درک بهتر مسئله است. سکوت، نشانه ضعف یا بیتفاوتی نیست؛ بلکه میتواند بیانگر تأمل، توجه و احترام واقعی به مسئله باشد. علاوه بر این، تلاش برای ارائه استدلالهای روشن و آرام به جای نشان دادن هیجانات یا واکنشهای شدید نیز گام مهمی در مسیر بازگشت به گفتوگوی اخلاقی سالم است.
در نهایت، مهمترین راه نجات از خودنمایی اخلاقی این است که یاد بگیریم به جای آنکه اخلاق را برای دیده شدن استفاده کنیم، آن را واقعاً زندگی کنیم؛ بدون نیاز به توجه، تحسین و تأیید دیگران. این نوع اخلاق، اخلاقی است آرام، عمیق و واقعی.
رضا پاریزی/ روانشناس بالینی
منابع: Tosi, Justin, and Brandon Warmke. Grandstanding: The Use and Abuse of Moral Talk. New York: Oxford University Press, 2020